ظرفیت جذب به عنوان «توانایی یک شرکت برای به دست آوردن ارزش اطلاعات جدید تعریف می شود و آن را برای کاربرد آن به منظور تجاری تجدید می کند» تعریف می شود. ما در سطوح فردی، گروهی، شرکتی و ملی کار می کنیم. پیشگامان اطلاعاتی از پیش تعیین شده (سهام اطلاعات و جریان اطلاعات) و ارتباطات هستند. مطالعات شامل عملکرد نوآوری شرکت، سطح آرمان و یادگیری سازمانی می شود. گفته شده است که یک سازمان باید ظرفیت جذب خود را توسعه دهد.
مدل کوهن و لوینتال
مفهوم ظرفیت جذب شده توسط کوهن و لوینتال به عنوان "توانایی یک شرکت برای درک ارزش اطلاعات جدید، درک آن، و کاربرد آن در اهداف تجاری اول" توصیف شد. برای آنها، ظرفیت جذب تا حد زیادی بستگی به اطلاعات مربوط به قبلی و تنوع پس زمینه دارد. بنابراین، آنها سرمایه گذاری صحیح در تلاش های تحقیق و توسعه (تحقیق و توسعه)، که در قلب مدل های توسعه ظرفیت جذب قرار دارند، سرمایه گذاری می کنند. ظرفیت جذب به عنوان تجمعی دیده می شود، به عنوان مثال، برای یک شرکت به طور مداوم در ظرفیت جذب سرمایه گذاری آسان تر از سرمایه گذاری آسان تر است. تلاش برای بهبود ظرفیت جذب در یک دوره، تجمع را در مرحله بعدی تسهیل می کند.
تأثیر ظرفیت جذب کننده بر شکل گیری تجمعی و انتظارات، هرگز نمی تواند به اطلاعات جدید در این منطقه دست پیدا کند و از آن استفاده کند که یک شرکت در سرمایه گذاری جذاب در ناحیه به سرعت در حال حرکت سرمایه گذاری نکرده است. ارزش این اطلاعات. گفته می شود ظرفیت جذب کننده، دلیل آن است که شرکت ها برای سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه صرفا به دست آوردن نتایج (به عنوان مثال ثبت اختراعات) باشند. تیم های تحقیق و توسعه داخلی ظرفیت جذب یک شرکت را افزایش می دهند. سرمایه گذاری شرکت در تحقیق و توسعه به طور مستقیم بر ظرفیت جذب آن تاثیر می گذارد. هرچه شرکت بیشتر به تحقیق و توسعه سرمایه گذاری می کند، هرچه بیشتر بتواند ارزش اطلاعات جدید خارجی را درک کند.
کوهن و لوینتال همچنین تأکید کردند که تنوع به افراد اجازه می دهد تا "انجمن ها و ارتباطات جدید" را ایجاد کنند. به همین دلیل، استخدام تیم های مختلف را تشویق می کنند تا اطمینان حاصل شود که افراد مختلف با هم کار می کنند و خود را در معرض یافتن راه های دیگر قرار می دهند.
مدل زهرا و جورج
کوهن و لوینتال به سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه برای بهبود ظرفیت جذب خود بسیار متمرکز بودند، اما بسیاری دیگر محققان بعدا نشان دادند که می توان بسیاری از مناطق دیگر را برای بهبود ظرفیت جذب یک سازمان بررسی کرد. این منجر به مطالعه شاکر زهرا و جری جورج شد و تعریف را اصلاح کرد که این مفهوم را به میزان زیادی گسترش داد و آن را به عنوان دو ظرف جذب متفاوت توصیف کرد: ظرفیت مکش پتانسیل و ظرفیت مکش. آنها ظرفیت جذب جدید خود را تعریف می کنند: مجموعه ای از روال ها و فرآیندهای شرکت ها که در آن شرکت ها به دست آوردن، جذب، تبدیل و بهره برداری از اطلاعات برای تولید توانایی سازمانی پویا هستند.
تحقیق در مورد مسائل مربوط به توسعه ظرفیت جذب شامل مطالعاتی است که بر تحقیق و توسعه، مدیریت دانش، ساختار سازمانی، منابع انسانی، تعاملات خارجی، تعاملات داخلی، سرمایه اجتماعی، ادغام تأمین کننده، ادغام مشتری و سازگاری میان سازمانی، متمرکز شده است. همه این تحقیقات ظرفیت جذب بیشتری را فراهم می کند که به هر شرکت اجازه می دهد ظرفیت جذب کننده ای را ایجاد کند که زمینه های مختلف سازمان را بهبود می بخشد.
امروزه تئوری شامل یادگیری سازمانی، اقتصاد صنعتی، چشم انداز مبتنی بر منابع شرکت و توانایی های پویا است. این تئوری به یک پالایش عمده تبدیل شده است و امروزه ظرفیت جذب یک شرکت اغلب به عنوان توانایی پویایی شناخته می شود.
دو مفهوم ظرفیت جذب عبارتند از:
خرید: توانایی شرکت در شناخت تکنولوژی، تعریف و بهره مندی از مزایای مؤثر فناوری.
رویه های نوآورانه: رویه های عملی که طیف وسیعی از صلاحیت هایی را تعریف می کنند که شرکت می تواند با خیال راحت انجام دهد و تمرکز تلاش های نوآوری شرکت باشد.
شما می توانید برای اطلاعات دقیق تر با آزمون های ظرفیت خلأ با ما تماس بگیرید.